:fallen_leaf:
حال و هوای کوچه، غم‌آلود و درهم است
پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است

می‌گرید آسمان و زمین، در محرّمت
طوفانی از حماسه به پا می‌کند غمت

ابلاغ می‌کنند به یاران، سلام تو
قد می‌کشند باز علم‌ها، به نام تو

هر جا که نام توست، مکان فرشته است
بر هر کتیبه‌ای که ببینی، نوشته است

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»

باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم
باید در این مقام، شبی را سحر کنیم

با کاروان گریه، مسافر شدم تو را
امشب در این حسینیه زائر شدم تو را

تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست
نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست

دیدم که ابرهای جهان، گریه می‌کنند
در ماتمت زمین و زمان، گریه می‌کنند

دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است»
دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است»

رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم
چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم

خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود
تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود

ای تشنه‌کام! بود و نبود تو را چه شد؟
سقّایِ یاس‌های کبودِ تو را چه شد؟

بر اوج نیزه‌ها، کلمات تو جاری است
این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است

ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام
ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام

آیین من تویی، که تویی دین راستین
بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین

آن بحر پر خروش، دگر بی‌خروش بود
خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود

عباس شاه زیدی


عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کلینیک تن آرا بیقرارم کتابخانه عمومی ارشاد شهرستان طبس طراحی وب و برنامه نویسی وب آسیا لیفت موزیک بازان هر چی که بخوای خرید اینترنتی سنگاج